ماشین باز

اخبار و خواندنیهای خودرو-لوازم یدکی ماشین - عکس ماشین اسپرت

ماشین باز

اخبار و خواندنیهای خودرو-لوازم یدکی ماشین - عکس ماشین اسپرت

خودروهای ماهیندرا در ایران؛ هندی‌ها ادامه دهنده راه چینی‌ها هستند؟



یران به بازار مناسبی برای خودروسازان اقتصادی تبدیل شده است. چینی‌ها و هندی‌ها تبحر خاصی در تولید خودروهای ارزان قیمت دارند. زمزمه حضور برندهای هندی در ایران از مدت‌ها پیش شنیده می‌شد که درنهایت عظیم خودرو پیش‌قدم شده و با همکاری ماهیندرا، قصد واردات خودروهای این کمپانی را دارد. قرار است که درصدی از روند تولید خودروها در ایران و در کارخانه زاگرس خودرو در بروجرد طی شود.


برخلاف بیش‌تر برندهای چینی موجود در بازار ایران، کمپانی ماهیندرا سابقه‌ای طولانی دارد و تاسیس کمپانی به سال ۱۹۴۵ باز می‌گردد. البته تولید خودرو چندسال بعد و با مونتاژ جیپ ویلی آغاز شد. هم اکنون نیز ماهیندرا یکی از بزرگترین کارخانه‌های خودروساز هند و بزرگترین تراکتورساز جهان محسوب می‌شود.


برای شروع، عظیم خودرو و ماهیندرا با سه خودرو کار خود را در ایران آغاز کرده‌اند که در ادامه نگاه کوتاهی بر مشخصات آن‌ها خواهیم داشت.


XUV 500


بزرگترین محصول در بین سه خودروی ماهیندرا در ایران، گنجایش هفت نفر سرنشین را دارد. ماهیندرا سعی کرده است که این شاسی‌بلند را مطابق با استاندارد خودروهای جدید و با طراحی مدرن تولید کند که البته درنهایت خودرویی مطابق با استانداردهای مدرن در هند طراحی کرده‌اند. در داخل خودرو نیز با طراحی قابل قبولی روبرو هستیم.



موتور ۲.۲ لیتری ۴ سیلندر قرار گرفته در XUV 500 می‌تواند قدرتی ۱۴۰ اسب‌بخاری و گشتاور ۳۲۰ نیوتون‌متری را در اختیار راننده بگذارد. وظیفه انتقال قدرت را نیز گیربکس ۶ سرعته اتوماتیک برعهده دارد که به خوبی از پس تعویض دنده‌ها به نرمی بر‌می‌آید. این شاسی‌بلند به سیستم AWD مجهز شده است که آن را برای مسیرهای ناهموار مناسب می‌سازد؛ هرچند سیستم تعلیق عملکرد چندان مناسبی ندارد وسواری خشکی را ارائه می‌دهد. همچنین در بررسی‌هایی که توسط وب‌سایت‌های خارجی صورت گرفته، از نفوذ صدای موتور و محیط اطراف به داخل به عنوان نقطه ضعف این ماشین یاد شده است.




اما به هرحال برگ برنده این SUV می‌تواند قیمت کمتر آن در مقایسه با رقبا باشد؛ اگرچه برخی آپشن‌هایی که در دیگر خودروهای هم رده وجود دارند در XUV 500 دیده نمی‌شوند.


KUV 100



برخلاف شاسی بلند قبلی، KUV 100 یک خودروی کوچک و اقتصادی به شمار می‌آید. از همین ابتدا باید گفت که اگر طراحی این خودرو چندان به مذاقتان خوش نمی‌آید، باید روی آن خط بکشید؛ چراکه این کراس‌اور ساب‌کامپکت چندان ویژگی‌های با ارزشی برای ارائه ندارد. طراحان KUV 100 اصرار زیادی بر روی استفاده از خطوط داشته‌اند که با استفاده از آن بتوانند خودرویی اسپرت معرفی کنند که البته آن را به خودرویی نامتعارف تبدیل کرده‌اند. نحوه قرارگیری دستگیره درب عقب نیز در نوع خود عجیب به نظر می‌رسد.



در داخل خودرو نیز این طراحی عجیب ادامه پیدا می‌کند و دسته دنده و دکمه‌های تنظیم سیستم تهویه مطبوع بخش زیادی از داشبرد را در اختیار گرفته‌اند. خریداران این خودرو از فضای کم این خودرو گلایه‌مند بوده‌اند و از نظر آن‌ها فضای کافی برای پا در اختیار سرنشینان وجود ندارد که این موضوع می‌تواند یک ضعف مهم برای این ماشین هندی باشد.



موتور ۱.۲ لیتری وظیفه تامین قدرت KUV 100 را برعهده دارد. این موتور می‌تواند ۸۲ اسب‌بخار را در دور ۵۵۰۰ و گشتاور ۱۱۵ نیوتون‌متری را در ۳۵۰۰ تا ۳۶۰۰ دور بر دقیقه تولید کند. گیربکس ۵ سرعته دستی نیز انتقال قدرت را بر عهده دارد.


پیک‌ آپ Scorpio



این پیک آپ در دو مدل تک کابین و دوکابینه برای بازارهای ایران درنظر گرفته شده است. موتور ۲.۲ لیتری دیزلی قرار گرفته در زیر کاپوت این خودرو توان ۱۴۰ اسب‌بخاری را به ارمغان می‌آورد که در کنار گشتاور ۳۲۰ نیوتون‌متری‌اش گزینه متوسطی برای یک پیک‌آپ به شمار می‌آید. در کنار این موتور نیز گیربکس ۶ سرعته دستی قرار می‌گیرد و سیستم 4WD نیز بر قابلیت آفرود این پیک آپ می‌افزاید.


با توجه به اینکه رقبای اندکی برای این پیک‌آپ وجود دارند، اگر قیمت‌گذاری مناسبی از سوی عظیم خودرو انجام شود، این خودروی هندی می‌تواند به موفقیت خوبی در ایران دست پیدا کند.



تجربه سفر با دی اس 6 به شمال


دی اِس 6 را می توان یک کراس اوورِ جمع و جور دانست که ترکیبی از خصوصیات اسپرت و لوکس را ارائه می دهد. دی اِس 6 برای بازار آسیا ساخته شده و سال 2014 معرفی شده است.



دی اِس 6 از نمای روبرو ظاهری تهاجمی داشته و از نمای جانبی و نمای عقب، اسپرت به نظر می رسد. با این وجود، استفاده از قطعات کرومی در جاهای مختلف بدنه از جمله اطراف جلو پنجره (که با آرمِ دی اِس هماهنگی دارد)، زیر درب ها و ریل های روی سقف، نشان از لوکس بودن این خودرو نیز دارند. رینگ های 18 اینچی طرح الماس دی اِس 6 نیز با سبک طراحی آن هماهنگی داشته و این خودرو به لاستیک های 235/50R18 از نوع میشلن لَتیتیود مجهز است. در مجموع، نمای خارجی این خودرو در کمال سادگی و جذابیت طراحی شده است و از نقاط قوت آن به حساب می آید.


با ورود به کابین این خودرو، سبک طراحی جالب و کیفیت بالای مواد بکار رفته در آن نظر شما را جلب خواهد کرد. کابین این خودرو تلفیقی از چرم، چوب و فلز است که با بهره مندی از صندلی های فوق العاده راحت و ارگونومیک با چرم ناپای طرح بند ساعت، فضایی آرامش بخش را برای راننده و سرنشینان فراهم می کند. علاوه بر این، نورپردازی قرمز رنگ در شب، فضای کابین را آرامش بخش تر نیز خواهد کرد. از نظر فضای کابین، دی اِس 6 با فاصله محوری 2.73 متر شرایطی ایده آل دارد، اما فرم صندلی های عقب باعث شده است تا ردیف عقب برای سه نفر بزرگسال چندان راحت نباشد و می توان گفت دی اِس 6 یک خودروی 4 نفره است. فضای بار دی اِس 6 با 500  لیتر حجم، قابل قبول بوده و درب صندوق برقی مجهز به قابلیت تشخیص موانع نیز دسترسی به آن را آسان کرده است. طرح غربیلک فرمان و پشت آمپر جذاب، حس اسپرتی به کابین بخشیده است و سقف شیشه ای بزرگ، کابین دی اِس 6 را دلباز کرده است. اما قسمت میانی داشبورد، با کلید های زیادی همراه است که بدون فاصله در کنار هم قرار گرفته اند و دسترسی به آنها در حین رانندگی می تواند کمی گیج کننده باشد.


 



در کنار اهرم تعویض دنده و کلید ترمز پارک برقی، یک کلید دایره شکل وجود دارد که می توانید توسط آن سیستم کنترل چسبندگی یا Grip Control را روی حالت های مختلف قرار دهید تا بهترین چسبندگی بسته به نوع جاده را تجربه کنید. این سیستم 5 حالت مختلف دارد که عبارتند از:


حالت خاموش – Off

حالت معمولی – Normal

حالت برفی – Snow

حالت گلی – Mud

حالت ماسه ای – Sand

اما یکی از مواردی که جای خالی آن در دی اِس 6 احساس می شود، نمایشگر سربالا است که آپشنی بسیار کاربردی بوده و در دی اِس 5 شاهد آن هستیم. در مجموع به نظر می رسد در کابین این خودرو، توجه ویژه ای به حس راننده و سرنشینان نسبت به این کراس اوورِ زیبای فرانسوی شده است.


دی اِس 6 از نظر تجهیزات و امکانات وضعیت مطلوبی دارد که موارد مهم و قابل ذکر آن عبارتند از:


سیستم استاپ-استارت جهت کاهش مصرف سوخت

سیستم کنترل پایداری الکترونیکی

سیستم کنترل هرزگردی

سیستم کمکی شروع حرکت در سربالایی

کروز کنترل مجهز به محدود کننده سرعت

سیستم هشدار نقطه کور

6 کیسه هوا

سنسور پارک جلو و عقب

دوربین دید عقب

چراغ های جلوی زنون

مه شکن های جلو با گردش اتوماتیک

آیینه وسط الکتروکرومیک

درب صندوق عقب برقی

تنظیم برقی، گرمکن و ماساژور صندلی های جلو

سیستم ورود بدون کلید و استارت دکمه ای

صفحه نمایش لمسی 7 اینچی

سیستم تهویه دوگانه خودکار به همراه دریچه برای سرنشینان عقب

سیستم کنترل کیفیت و تصفیه هوا مجهز به یونایزر

باز کن دریچه باک برقی

تجربه رانندگی با دی اِس 6

دی اِس 6 از یک موتور 1.6 لیتری 4 سیلندر موسوم به THP165 بهره می برد که مجهز به توربوشارژر و سیستم تزریق مستقیم سوخت بوده و با همکاری بی ام و ساخته شده است. این خودرو به سیستم استاپ-استارت جهت کاهش مصرف سوخت مجهز بوده و می تواند حداکثر 165 اسب بخار قدرت در 6000 دور در دقیقه تولید کند. اما گشتاور تولیدی این موتور که برابر 240 نیوتن متر است، از دور 1400 تا 4000 در اختیار راننده قرار می گیرد و همین موضوع باعث شده رانندگی با این خودرو لذت بخش بوده و در دور های پایین شاهد عملکرد خوب موتور باشیم.


این خودرو به گیربکس 6 سرعته خودکار با کد EAT6 مجهز است که عملکردی نرم، روان و سریع داشته و هماهنگی خوبی بین این جعبه دنده و موتور دیده می شود. این گیربکس تمایل زیادی به سبک کردن دنده دارد و همین موضوع سبب شده در اکثر اوقات دور موتور در پایین ترین حد ممکن باشد. در نتیجه مصرف سوخت کاهش یافته و صدای موتور به حداقل ممکن رسیده است طوریکه کابین دی اِس 6 فضایی ساکت و آرام را برای سرنشینان فراهم خواهد کرد. اما با کمی فشار به پدال گاز گیربکس عمکلرد اسپرتی از خود نشان داده و صدای اسپرت و زیبایی از موتور به گوش می رسد. حتی در مسیر تست شاهد معکوس کردن دنده از 6 به 3 بودیم و عمکلرد موتور این خودرو رضایت شما را جلب خواهد کرد. اما نکته منفی در مورد این گیربکس این است که در برخی شرایط سبک بودن دنده می تواند مشکل ساز باشد: بطور مثال در سرپایینی گیربکس دنده را سنگین نگه نمی دارد و در چنین شرایطی به ناچار باید اهرم تعویض دنده را به سمت چپ داده و توسط حالت تیپ ترونیک تعویض دنده را مدیریت کنید. با فشردن دکمه S (اسپرت) کنار اهرم تعویض دنده، از تمایل گیربکس برای سبک کردن دنده کمی کاسته شده و دور موتور را کمی بالاتر نگه می دارد. همچنین در حالت اسپرت، گیربکس نسبت به پدال گاز حساس تر می شود.


ترمز های دی اِس 6 از نکات مثبت در این خودرو به حساب می آید. پدال ترمز در حین نرم بودن، خودرو را به راحتی متوقف می کند و حس اطمینان بسیار خوبی به راننده می دهد. اگر چه در این تست امکان به چالش کشیدن قابلیت های دینامیکی این خودرو وجود نداشت، اما با توجه به سابقه درخشان فرانسوی ها در این زمینه و تجربه رانندگی در جاده، به نظر می رسد این خودرو از تعادل و پایداری خوبی بهره می برد. همانطور که انتظار می رود، کیفیت سواری و نرمی سیستم تعلیق نیز از نکات مثبت در دی اِس 6 به حساب می آید و آرامش کابین به بهترین شکل ممکن حفظ می شود. ناگفته نماند که فرمان نیز حس خوبی به راننده منتقل کرده و از نرمی مناسبی برخوردار است.


 


جمع بندی

این روزها دی اِس 6 مدل 2017 با قیمتی در حدود 235,000,000 تومان توسط شرکت آرین موتور تابان با 5 سال یا 150 هزار کیلومتر گارانتی به فروش می رسد. به سختی می توان از دی اِس 6 ایراد گرفت. این خودرو یک کراس اوور زیبا با کابینی شیک به همراه لیستی کامل از تجهیزات و امکانات و تلفیقی از خصوصیات اسپرت و لوکس است و می توان آن را یک مجموعه کامل و متعادل دانست.


جیلی EC7 در برابر رنو مگان 2000


جیلی EC7 ،خودرویی که اولین چینی با قابلیت کسب 4 ستاره ایمنی EURO NCAP لقب گرفته است و همین امر زمینه دریافت مجوز فروش این خودرو در بازارهای اروپایی را برای جیلی فراهم آورده است.از این رو EC7 به عنوان محصولی متفاوت و با کیفیت از سرزمین اژدهای سرخ شناخته می شود که با هدف به چالش کشیدن آن تصمیم گرفتیم تا این چینی خوش ساخت را در برابر یکی از شناخته شده ترین سدان های سایز متوسط بازار کشورمان قرار دهیم.


رقابت محصول هوشمندانه کمپانی گم نام جیلی در برابر مگان 2000 به عنوان یکی از خوش نام ترین محصولات کمپانی پر سابقه رنو در کلاس سدان های خانوادگی سایز متوسط در محدوده قیمتی 70 تا 100 میلیون تومان نزدیک به نظر می رسید.


طراحی ظاهری

بسیاری بر این باورند که جیلی EC7 با نگاهی به نسل نهم تویوتا کرولا شکل گرفته است ، در نگاه نخست نیز شمای کلی خودرو بی شباهت به این مدل از کرولا نیست اما طراحی بسیار هوشمندانه چراغ های بزرگ جلو، جلوپنجره و خطوط سه گانه درپوش موتور در ترکیب با طراحی ساده و شکیل سپر جلو به خلق نمایی جذاب و متفاوت یاری رسانده است، رنگ مشکی جلوپنجره که در خودروهای سپید رنگ تضاد کاملی را با سایر اجزا رقم می زند تنها با هدف حفظ جذابیت خودرو در بلند مدت انتخاب شده است و در مدل های 2013 در هماهنگی کامل با کاسه چراغ های مشکی رنگ به نظر می رسند.در نمای جانبی سادگی به سبک نسل گذشته محصولات تویوتا در کنار خط مورب طولی و بُرنده در کنار گلگیرهای باد داده شده و هماهنگ با طرح نسبتا پیچیده رینگ اسپرت جلب نظر می کنند، با این حال نمای عقب را باید اوج طراحی EC7 دانست که از شباهت غیر قابل انکاری با نسل گذشته مرسدس S کلاس برخوردار است.




به کارگیری رشته های افقی لامپ های LED ،طراحی خوش استایل چراغ ها و نوار کرومی سرتاسری در بخش بالایی محل نصب پلاک شاهد این مدعاست.با این حال نقاط ضعف کوچکی نیز در این بخش وجود دارند.در مقابل طراحی رنو مگان پس از گذشت چند سال از حضور در بازار کشورمان تا حد زیادی جذابیت اولیه خود را از دست داده است و علیرغم تناسبات قابل توجه طراحی از محبوبیت چندانی در بین عموم خودرو دوستان برخوردار نیست.از آنجا که طراحی مگان در گام نخست به عنوان هاچ بک صورت گرفته، خطوط امتداد یافته برای افزوده شدن صندوق عقب به بخش انتهایی خودرو تا حدی با معیارهای رایج فاصله دارد که مثال بارز این مسئله را می توان در نحوه اتصال ستون C به درب صندوق عقب مشاهده کرد.شیشه عقب نیز در همین راستا از فرم متفاوتی برخوردار است که البته در هماهنگی کامل با خط شکسته و زاویه دار افقی بر روی درب صندوق عقب شکل گرفته است.



فضای داخلی

داخلی مشکی رنگ با طراحی بسیار مناسب و چشم نواز در مقام یک خودرو نسبتا ارزان قیمت در جیلی خودنمایی می کند، طراحی همگون مجاری سامانه تهویه مطبوع به همراه حاشیه کرومی زیبا، صفحه نمایش بزرگ مربوط به سیستم صوتی ، DVD PLAYER و ….درکنار صندلی های خوش فرم با قابلیت در برگیرندگی مناسب که محصولی از کمپانی خوشنام Lear محسوب می شوند از جمله مهمترین ویژگی های مثبت درون اتاق این سدان چینی هستند.پوشش داخلی درب ها همچون سطح داشبورد از کیفیت قابل توجهی برخوردارند که برتر از پوشش پلاستیکی خشک داشبورد مگان به نظر می رسند.همچنین در جای جای فضای داخلی محفظه های متعددی برای قرار گیری اشیاء و ادوات مورد نیاز وجود دارد که در مقام یک خودرو خانوادگی بسیار کاربردی به نظر می رسند.


البته علیرغم این نکات مثبت ، نقاط ضعف معدودی نیز دیده می شوند.کیفیت پوشش رنگ قطعات تزیینی دودی رنگ در مجموعه رو دری ها پس از گذشت 10 هزار کیلومتر همچنان کیفیت اولیه خود را حفظ کرده اند اما کم رنگ شدن آن ها در بلند مدت غیر محتمل نخواهد بود.محفظه جا عینکی که در نزدیکی چراغ های نقشه خوان جلو و تعبیه شده است، بیش از حد کوچک بوده و در عمل امکان قراردهی عینک در آن وجود ندارد.همچنین پوشش داخلی سانروف در حالت باز بودن و در هنگام ترمزگیری های شدید، خود به خود بسته می شود که مالک با تدابیری این مشکل را رفع کرده اند.در نهایت بزرگترین نقطه ضعف در مجموعه داشبورد خوش استایل این خودرو را باید در طراحی نه چندان چشم نواز مجموعه پشت آمپر دانست که تا حد زیادی با طرح های مدرن، گرافیکی و هیجان انگیز سایر خودروهای این کلاس فاصله دارد و بیش از حد ساده به نظر می رسد.همچنین جنس فرمان نیز در حد انتظار نیست و به خصوص در مورد قسمت خارجی غربیلک فرمان ،استفاده از مواد نرم تر می توانست کیفیت را به مرزهای خود نزدیک کند.


با کمی ارفاق می توان ارگونومی را مناسب ارزیابی کرد که البته یک پله پایین تر از ارگونومی حرفه ای مگان به نظر می رسد، در مورد فضای داخلی سرنشینان وضعیت مناسبی وجود دارد، در حالی که فضای پای سرنشینان عقب به لطف فاصله محوری قابل توجه در رنو مگان بسیار مناسب است، محدودیت خاصی نیز در این مورد برای سرنشینان عقب جیلی به چشم نمی خورد اما در صورت نشستن افراد قد بلند (با قدی بیش از 184 سانتی متر) بر روی صندلی عقب، امکان تماس سر با پوشش داخلی سقف وجود دارد.بزرگترین نقطه ضعف مگان در این بخش به کیفیت ضعیف مواد تشکیل دهنده داشبورد و قسمت های مختلف تریم داخلی مربوط می شود که پس از گذشت 25000 کیلومتر منجر به ایجاد انواع و اقسام صداهای اضافی در زمان عبور و مرور در مسیرهای ناهموار می شود.در واقع کیفیت متریال داخلی رنو مگان برخلاف ارگونومی مطلوب در مقایسه با قیمت خودرو بسیار مایوس کننده به نظر می رسد و بیش از آنکه تداعی کننده یک خودرو لوکس 100 میلیونی باشد، به خودرویی اقتصادی و ارزان قیمت نظیر L90 می ماند.در برگیرندگی سطح پشتی صندلی ها نیز در مقایسه با جیلی ایده آل به نظر نمی رسد و البته کمبود تجهیزات رفاهی با اهمیتی نظیر سانروف یا تنظیم برقی صندلی ها نیز علیرغم قیمت بالاتر مگان قابل توجه نظر می رسد.


ویژگی های فنی

همانطور که پیشتر اشاره شد جیلی EC7 در بخش های فنی شباهت بسیاری با برخی محصولات نسل گذشته تویوتا دارد.در حالی که پیشرانه تمام آلومینیومی 1.8 لیتری مجهز به سیستم دو مرحله ای زمان بندی متغییر کنترل سوپاپ های ورودی و خروجی موسوم به G-POWER DVVT با پیشرانه 1.8 لیتری VVT-I 16 سوپاپ نسل گذشته تویوتا کرولا / اونسیس با کد فنی 1ZZ-FE مشابهت کامل دارد، سیستم تعلیق مک فرسون در چرخ های جلو و غیر مستقل برای محور عقب نیز با نسل نهم تویوتا کرولا کاملا یکسان به نظر می رسد.پیشرانه مورد بحث بر اساس منابع مختلف قدرتی در حدود 127 – 134 اسب بخار را در محدوده نهایی دور موتور (6200 RPM) تولید می کند.حداکثر گشتاور خروجی نیز به 172 نیوتن متر در دور 4200 RPM می رسد که رقم نسبتا مناسبی برای یک خودروی سایز متوسط با گیرباکس دستی محسوب می شود.بدین ترتیب در مجموع می توان پیشرانه جیلی را در زمره پیشرانه های نه چندان مدرن قلمداد کرد که از سازگاری مناسبی با شرایط و کیفیت سوخت عرضه شده در کشورمان برخوردار است.به لطف ضرایب مناسب گیرباکس،دست یابی به سرعت 100 کیلومتر در ساعت پس از گذشته زمانی در حدود 11.5 ثانیه از حال سکون امکان پذیر است که رقمی در حد و اندازه سایر سدان های هم کلاس در بازار داخلی به نظر می رسد.نکته قابل توجه در خصوص بهره گیری این خودرو از پیشرانه ساخت تویوتا، دوام بالا ، استهلاک و مصرف سوخت مناسب و از همه مهمتر وفور قطعات یدکی در سطح منطقه است که خیال مالکین را از نظر تعمیر و نگهداری خودروی خود در بلند مدت راحت می نماید.


در مقابل رنو مگان که تنها در نسخه دولیتری از قابلیت رقابت با جیلی برخوردار است از پیشرانه ای با نسبت تراکم 10 به 1 بهره می گیرد و از این رو به بنزین سوپر نیازمند است.از سوی دیگر استخراج تنها 132 (در 5500 RPM) اسب بخار قدرت از پیشرانه ای به حجم 2 لیتر نشاندهنده تکنولوژی نه چندان به روز این پیشرانه در مقایسه با پیشرانه های مدرن است که از به طور معمول در حجم 2 لیتر بیش از 150 اسب بخار قدرت دارند.وضعیت مشابهی نیز در مورد گیربکس 4 سرعته اتوماتیک دیده می شود که به دلیل ضعف تکنولوژی نمی تواند در حد و اندازه رقبای مدرن خود ظاهر شود و بخش قابل توجهی از گشتاور 191 نیوتن متری پیشرانه که در دور موتور میانی 3750 RPM بدست می آید را در راه ارسال به چرخ های جلو تلف می نماید.با این حال و در خصوص سیستم تعلیق شرایط بار دیگر به نفع مگان که از سیستم مک فرسون برای چرخ های جلو و فنر لول به همراه محور پیچشی برای محور عقب بهره می گیرد، تغییر می کند.چرا که تعلیق مگان در کنار شاسی مستحکم خودرو از عملکرد بهتری در جذب ناهمواری های مسیر حرکت برخوردار است.در خصوص ایمنی نیز ، مگان اولین خودرویی محسوب می شود که موفق به کسب 5 ستاره ایمنی از موسسه Euro NCAP شده است و از این رو در مقابل جیلی EC7 با 4 ستاره ایمنی اروپایی در رتبه بالاتری قرار می گیرد.


آزمایش رانندگی

دربرگیرندگی مناسب صندلی ها جیلی EC7، کیفیت اجزای درونی کابین،زیبایی بصری داشبورد و عملکرد شگفت آور گیربکس که برخلاف سایر خودروهای چینی بسیار نرم و دقیق عمل می نماید همگی از جمله عواملی هستند که می توانند نظر بدبین ترین افراد را نیز نسبت به صنعت خودروسازی چین دگرگون سازند.عملکرد پیشرانه در حد و اندازه اعداد و ارقام منتشر شده است.توانایی های شتابگیری قابل توجه نیست اما نیازهای حداقلی را به راحتی پوشش می دهد.خوشبختانه صدای ضربان این قلب تپنده در حد و اندازه معمول و مطلوب به درون کابین راه میابد و برخلاف خودروهای لیفان و MVM خبری از عجز و ناله گوش خراش در زمان شتاب گیری نیست.اهرم بندی فرمان نرم و دقیق عمل می نماید اما غربیلک نسبتا بزرگ و کاملا خشک تا حدی به لذت رانندگی آسیب می رساند.همچنین ضخامت قابل توجه ستون های جلو (A) نیز ایمنی در تصادفات را به قیمت کاهش میدان دید و بزرگ شدن نقاط کور برای راننده به ارمغان می آورد.مجموعه ترمز که در هر چهارچرخ از گونه های دیسکی و خنک شونده انتخاب شده اند، عملکردی نرم و قابل قبول را از خود به نمایش می گذارد که در مقایسه با توانایی های پیشرانه و وزن 1.3 تنی خودرو کفایت می کند، اما نکته آزار دهند عملکرد خشک کمک فنرهای گازی است که بر روی سرعت گیرهای متعدد درون شهری علاوه بر سرو صدای خاص خود، ضربات و کوبش ها را با کیفیت بالایی به سرنشینان هدیه می دهند.این خشکی به خصوص برای محور عقب و سرنشینان عقب به شکل قابل توجهی بیش از سرنشینان جلویی محسوس خواهد بود و در صورت عدم دقت راننده در خصوص کاستن از سرعت به هنگام عبور از ناهمواری ها، می تواند به نارضایتی کامل سرنشینان عقب بیانجامد.


با وجود مشابهت ساختاری سیستم تعلیق چرخ های جلو در هر دو خودرو، ساختار هندسی متفاوت تعلیق عقب ، زمینه ساز هندلینگ بهتر و پایداری بالاتر مگان در مواجه با ناهمواری ها در مسیر پیمایش پیچ ها می شود.هر چند در نگاه کلی فنربندی مگان نیز واکنش های اسپرت و نسبتا خشکی از خود به نمایش می گذارد اما در مقایسه با جیلی در جذب و خنثی سازی ناهمواری ها به شکل بهتری عمل می نماید.گشتاور بالاتر پیشرانه مگان که در دور پایین تری حاصل می شود، زمینه کشش مناسب خودرو را در هنگام سبقت گیری ها فراهم می آورد، اما در هنگام شتاب گیری اولیه عملکرد گیربکس اتوماتیک به وضوح کند و نا امید کننده به نظر می رسد و از این رو ثبت رقمی در حدود 13 ثانیه برای رسیدن به سرعت 100 کیلومتر در ساعت از حال سکون دور از ذهن نخواهد بود که از اختلافی در حدود 1 ثانیه نسبت به جیلی حکایت دارد.


فرمان خوش دست که همچون مجموعه پشت آمپر از حال و هوای اسپرتی برخوردار است، تضمین کننده حس بهتر شما در هنگام رانندگی خواهد بود اما این احساس در شرایطی پایدار خواهد ماند که راهی برای فراری از سر و صدای مربوط به لرزش قطعات پلاستیکی تریم داخلی بیابید.در این راستا تعویض سیستم صوتی بسیار ابتدایی و پیش پا افتاده مگان که تنها از قابلیت پخش فایل های AUDIO برخوردار است، با نمونه های حرفه ای صوتی ، تصویری می تواند گزینه ای مطلوب و البته پر هزینه باشد، آنهم در شرایطی که راننده جیلی که 18 میلیون تومان کمتر برای خرید EC7 پرداخته است به راحتی بدون نیاز به پرداخت اضافه از قابلیت های مناسب سیستم صوتی تصویری و نسیم ملایم هوای خنک که از سانروف به درون اتاق راه می یابد لذت می برد.البته در هنگام رانندگی بلند مدت می توان ارگونومی مگان را اندکی مطلوب تر از جیلی دانست، همچنین پشتی بلند صندلی های عقب جیلی، دید رو به جلو را تا حد زیادی برای سرنشینان عقب محدود می سازند، اما در مقابل یکی از نکات تحسین برانگیز در لیست تجهیزات استاندارد جیلی، تجهیز صندلی عقب به ادوات مخصوص استاندارد ISO FIX است که در راستای نصب صندلی مخصوص کودک کاربرد دارد.همچنین لیست لوازم جانبی این خودرو که شامل مواردی همچون مثلث شب رنگ خطر نیز می شود،بار دیگر توجه ویژه مهندسان جیلی به مسائل مربوط به حوزه ایمنی را یاد آور می شود،البته قابلیت های ترمزگیری جیلی در مجموع در سطحی پایین تر از مگان قراری میگیرد،چرا که ساخته فرانسوی ها از حساسیت فوق العاده ای نسبت به فشردن پدال ترمز برخوردار است.


پایان سخن

امید است عرضه EC7 سرآغاز ورود نسل تازه ای از خودروهای چینی به کشورمان باشد که ازقابلیت رویارویی با ساخته های شناخته شده خودروسازان اروپایی و کره ای برخور دار باشند.EC7 علیرغم نقاط ضعف جزئی خود از بسیاری جهات خودرویی مناسب برای بازار کشورمان محسوب می شود و به راحتی با ساخته های چند سال گذشته خودروسازان کره ای قابل قیاس است.در مقابل مگان خودرویی از نسل گذشته است که در بازار داخلی رنگ و بوی کهنگی به خود گرفته است و از ضعف پر رنگ کیفیت در اجزای داخلی و مسائل مربوط به هزینه های تعمیر و نگهداری رنج می برد.در پایان ضمن ارائه جداول مشخصات فنی، مراتب تشکر و قدردانی خود را از آقایان روشن و خندان اعلام می نماییم که با همکاری همه جانبه خود امکان تهیه این نوشتار را برای گروه تست ماهنامه صفر تا صد فراهم آوردند.


جیلی EC7 EMGRAND


نکات منفی :


حذف مجموعه ESP،گرم کن صندلی ها،مجموعه استارت/استاپ (خاموش شدن خودکار پیشرانه در توقف های لحظه ای)، سیستم تعلیق با عملکرد خشک ، عدم زمان بندی مناسب شرکت وارد کننده در عرضه خودرو به خریداران، روشن نبودن شرایط فعال سازی سامانه GPS، عدم عرضه با گیربکس اتوماتیک


نکات مثبت :


سازگاری پیشرانه با بنزین موجود در کشور، عملکرد نرم و دقیق گیرباکس، کیفیت قابل توجه متریال داخلی، توجه به نکات و طراحی هوشمندانه خودرو، لیست بلند بالای تجهیزات رفاهی، خدمات دهی مناسب شرکت آسان موتور، ایمنی مطلوب، مصرف سوخت مناسب، فضای صندوق عقب بسیار وسیع،بهره گیری از مجموعه های فنی BOSCH، زیمنس و…


رنو مگان 2000 (با گیربکس اتوماتیک)


نکات منفی:


ضعف کیفی تریم داخلی و پوشش رنگ، تکنولوژی پیش پا افتاده و قدیمی گیربکس، تعمیرات دشوار و پر هزینه ، پیچیدگی سامانه های الکترونیکی، کمبود تجهیزات رفاهی حداقلی همچون تنظیم برقی صندلی ها یا سانروف، قدمت طراحی داخلی و خارجی، عدم عرضه با گیربکس دستی


نکات مثبت:


ایمنی فوق العاده،عملکرد مطلوب و دقیق ترمزها ، هندلینگ و تعلیق مناسب، فضای داخلی مناسب برای مسافرت های خانوادگی



همه چیز در مورد سیناد



در آخرین سال های دهه 70 شمسی،زمانی که ایران خودرو تبلیغات همه جانبه خود را برای تولید X7 یا همان سمند به عنوان اولین خودرو ملی ایران آغاز کرده بود،شرکتی کوچک در جزیره کیش بی سر و صدا خودرویی به نام سیناد را با تکنولوژی فنی رنو و بدنه ای مبتکرانه از جنس فایبرگلاس معرفی کرد.ماشینی که با همکاری شرکت های اروپایی توسعه یافته بود اما مختص بازار ایران عرضه می شد و به عقیده بسیاری می توانست به عنوان اولین خودرو ملی ایران مطرح باشد.سیناد اولیه یکی دو سال بعد با نمونه بهبود یافته تحت عنوان سیناد 2 جایگزین شد و کیش خودرو در حال تکمیل پروژه های جالبی نظیر ساخت نمونه های وانت، SUV پنج درب و حتی نمونه کوپه بر اساس پلت فرم سیناد بود که ناگهان دچار مشکلات مدیریتی و فروپاشی شد.بدین ترتیب عمر یکی از خلاق ترین شرکت های صنعتی ایران حتی به یک دهه هم قد نداد و حالا آن چه از این شرکت باقی مانده از یک خودروساز پیش رو به وارد کننده کالاهای بازرگانی، قطعات و خودروهای چینی نظیر وانت BAW نزول کرده است.نزدیک به 10 سال از تولید آخرین نمونه های سیناد می گذرد و حالا این خودرو در بازار دست و دوم حال و روز عجیبی دارد که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.


طراحی سیناد آنقدر عجیب است که نمی توان آن را در دسته مشخصی جای داد، از یک سو در کلاس هاچ بک های سه درب و شاید از منظری دیگر در کلاس SAV جای بگیرد.کلاسی که البته به تازگی تعریف شده است و در واقع بیشتر به SUV های اسپرت نامناسب برای تررد خارج شهری نظیر ب ام و X6 اطلاق می شود.به هرحال سیناد 1 و 2 از منظر طراحی چیزی شبیه نمونه شهری شده نیسان پاترول سه درب است.خودرو دیفرانسیل جلویی با طراحی چهار شانه که با ارتفاع کمش از سطح زمین، قطعا قابلیت های خارج جاده ای مطلوبی ندارد و در عوض به لطف شاسی نردبانی (نظیر آنچه در SUV های کلاسیک و بسیاری خودروهای آمریکایی قدیمی می بینیم) از مرکز ثقل پایین و رانندگی لذت بخشی برخوردار است.سیناد از مجموعه موتور گیربکس مخصوص نسل اول رنو مگان بهره می برد که برادر زاده پیشرانه مورد استفاده در رنو لوگان یا همان L90 است که این روزها در تیراژ بالا تولید می شود.مهمترین تفاوت بین پیشرانه های این دو خودرو، تقاوت در سرسیلندر و تعداد سوپاپ هاست که برای سیناد به صورت ساده تک میل سوپاپ (هشت سوپاپ) و در مورد L90 از گونه دو میل سوپاپ (16 سوپاپ) است و همین مسئله تفاوت قدرت 92 اسب بخاری سیناد را در مقایسه با توانایی 106 اسب بخاری L90 توضیح می دهد.البته ECU سیناد نیز مختص موتور هشت سوپاپ (با کد فنی K7M) بوده و با ECU تندر 90 با موتور (K4M) تفاوت دارد.از این رو جایگزینی سرسیلندر 16 سوپاپ به جای نمونه 8 سوپاپ استاندارد آنقدر ها هم که فکر می کنید ساده نیست و حتی شاید تعویض کامل پیشرانه کم دردسر تر باشد.سیناد در زمان عرضه برچسب قیمتی در حدود 9 میلیون تومان داشت و در بازه قیمتی محصولات ایران خودرو قرار می گرفت.از این رو عجیب نیست که برای کاهش هزینه های تولید این محصول کم تیراژ استفاده از قطعات سایر خودروها در دستور کار قرار گرفته بود.بسیاری اجزای فنی همچون مجموعه دیسک و صفحه کلاچ، فیلترهای مصرفی پیشرانه، لنت ترمز و…با رنو 21 مشترک است.پنل کولر ، رادیاتور بخاری و تیغه های برف پاک کن از پراید به عاریت گرفته شده اند.مجموعه ترمز دستی متعلق به پژو 405 است و طراحی داشبورد در کمال تعجب بسیار شبیه داشبورد سمند به نظر می رسد،عجیب از آن جهت که سیناد در سال 79 معرفی شد و سمند در سال 81 به بازار آمد،از قطعات ظاهری بدنه، تنها آینه های جانبی با دوو سیلو مشترک است و در سیناد 2 حتی چراغ های جلو و عقب نیز منحصر به فرد طراحی شده و دست بر قضا همین مسئله برای مالکینی که این روزها با کمبود قطعات یدکی این خودرو مواجه اند، تبدیل به معضل شده است.از این رو عجیب نیست که بسیاری از مالکین سیناد تصمیم به تعویض این چراغ های مستطیل شکل و نه چندان زیبا با نمونه های متداول سایر خودروها گرفته اند و این روزها دیدن سیناد با چراغ های پژو پارس، سمند، دوو ریسر یا حتی کامیونت های سبک اصلا عجیب نیست.


 


نکات فنی


آیا قطعات فنی سیناد در بازار وجود دارد؟ پاسخ مثبت است،تقریبا همه قطعات پیشرانه به غیر از قسمت های الکترونیکی و برقی (نظیر ECU) با رنو 21 و تندر 90 مشترک هستند، اما با این حال باید گفت که در مورد قطعات مصرفی مانند تسمه تایم و واشر سرسیلندر محدودیت هایی وجود دارد، چرا که با تندر 90 متفاوت هستند و از این رو در هر قطعه فروشی ای پیدا نمی شوند.مجموعه گیربکس و دیفرانسیل همچون گیربکس تندر 90 کمی حساس است و تعمیرش نسبتا گران قیمت تمام می شود.باتری استاندارد سیناد نیز تنها جریان 45 آمپر ساعت را پشتیبانی می کند که طبیعتا برای خودروهایی که به سیستم صوتی مجهز می شوند،نا کافیست. از این رو بسیاری مالکین ناچار به اضافه کردن باتری دوم در فضای صندوق بار می شوند.چرا که محل استاندارد نصب باتری در فضای پیشرانه بسیار باریک طراحی شده و عملا فضای لازم برای استفاده از باتری های بزرگتر را ندارد.کولر عملکرد نسبتا خوبی دارد،اما بر اساس تجربه اکثر مالکین توان بخاری در شرایط آب و هوای زمستان ناکافیست،به خصوص که وزش جریان باد از درز های بدنه نیز امری رایج است و حتی برخی مالکین در جهت رفع سر و صدای درب ها و کاهش جریان هوای نفوذی به کابین از نوار درزگیر درب و پنجره ساختمانی استفاده می کنند.فنر بندی چرخ های جلو از نوع رایج مک فرسون و برای محور عقب از گونه میله پیچشی انتخاب شده است که هندلینگ خوب در کنار سواری نسبتا اسپرتی را برای سیناد به ارمغان می آورد.ترمز های دیسکی محور جلو و کاسه ای محور عقب مجهز به سوپاپ تقسیم فشار روغن موسوم به LAV هستند و در مقایسه با توان پیشرانه و وزن کلی خودرو، عملکرد مناسبی را ارائه می دهند.شایعاتی وجود دارد که تست تصادف سیناد توسط کمپانی MIRA انگلستان با موفقیت انجام شده است، اما شواهدی بر این مدعا وجود ندارد.با این حال می توان گفت که با توجه به شاسی مستحکم و نیمه فضایی فلزی و بدنه فایبرگلاس، ایمنی این خودرو در مقایسه با اسطوره هایی نظیر پراید و دوو سیلو مناسب تر به نظر می رسد.یکی از جالب ترین نکات سیناد،همین بدنه فایبرگلاسی است که در مقابل تصادف های جزئی استحکام بالایی را از خود نشان می دهد و در عین حال ترمیم و رنگ آمیزی آن نیز ساده تر و کم هزینه تر از صافکاری و نقاشیِ بدنه های فلزی و پیچیده سایر خودروهاست. با چنین بدنه ای،دست مالکین در اعمال تغییرات ظاهری بر روی خودرو بازتر است و از همین روست که استفاده از چراغ جلو های غیر فابریک بر روی بدنه سیناد بسیار متداول شده است.



پشت فرمان


درب سیناد به سبک خودروهای کوپه طویل و نسبتا سنگین وزن است و از آنجا که ستون های میانی (B) کمی عقب تر از صندلی های ردیف جلو قرار گرفته اند، پروسه بستن کمربند ایمنی که بر روی این ستون ها نصب شده است،می تواند به عنوان نرمشی برای افزایش انعطاف پذیری مطرح باشد.داشبورد از نظر طراحی تفاوت محسوسی با سمند ندارد، اما مجموعه پشت آمپر می تواند روح اسپرت رنو را در بیننده زنده کند.در عوض،کیفیت قطعات پلاستیکی و به خصوص دریچه های مربوط به سیستم تهویه مطبوع، واقعا افتضاح است و دسته کمی از کیفیت اسباب بازی های پلاستیکی ارزان قیمت ندارد.فضای سرنشینان هر دو ردیف جلو و عقب مناسب و نسبتا وسیع احساس می شود، ارگونومی فضای راننده هم تا جایی که به فرمان و موقعیت قرار گیری دست دنده مربوط می شود، مناسب است اما وقتی نوبت به گرفتن کلاچ می رسد.متوجه خواهید شد که هر سه پدال گاز، ترمز و کلاچ در سمت راست کابین فشرده شده اند و از این رو موقعیت جالبی ندارند.البته این موضوع به سرعت عادی می شود و بعید است که در هنگام رانندگی دچار اشتباه شوید.پیشرانه 92 اسب بخار توان دارد که در مقایسه با پراید، سیلو، 206 تیپ 2 و تیبا رقم مناسبی است اما گشتاور 137 نیوتن متری چندان نمی تواند پاسخ گوی وزن 1190 کیلوگرمی بدنه باشد و درست به همین دلیل است که در ترافیک شهری به دفعات ناچار خواهید بود که معکوس های 2 به 1 را در جهت جلوگیری از قرار گرفتن پیشرانه در وضعیت دنده مرده انجام دهید.البته روند شتاب گیری خودرو قابل قبول است و احساس چندانی از کندی حرکت به سرنشینان منتقل نمی شود، اما در شتاب گیری باید به پیشرانه فرصت داد تا دور بردارد و این درست یکی از نقاط ضعف این پیشرانه هشت سوپاپ در مقایسه با پیشرانه 16 سوپاپ تندر 90 است.بر خلاف تصور برخی، وزن کلی سیناد چندان تفاوتی با سایر خودروهای هم رده ندارد، اما با وجود بدنه پلاستیکی و شاسی فلزی نردبانی،مرکز ثقل تا حد ممکنه پایین آمده است و این نکته در هنگام وارد شدن به پیچ های جاده، احساس خوبی از پایداری و هندلینگ را به راننده منتقل می کند.این درحالیست که اثری از حرکات گهواره ای بدنه نیز دیده نمی شود.بنابراین رانندگی با سیناد می تواند لذت بخش تر از بسیاری دیگر خودروهای موجود در بازار باشد و این درست نکته ایست که مورد توجه سیناد سواران قرار دارد.به خصوص که ترمزها نیز عملکرد خوبی دارند و از این رو رانندگی هیجانی با سیناد در پیچ و خم جاده می تواند تجربه ای شیرین باشد.البته باید گفت که در رانندگی شهری علیرغم طراحی جعبه ای شکل خودرو، تسلط راننده به درب موتور چندان مطلوب نیست و همینطور مشکلاتی در میدان دید جانبی نیز وجود دارد.همچنین برخی مالکین معتقدند که فنربندی نسبتا اسپرت سیناد بر روی آسفالت ضعیف و زبر، عملکرد خشکی را از خود به نمایش می گذارد.


سیناد می تواند انتخاب خوبی باشد؟


سیناد خودرویی لذت بخش،متفاوت و جوان پسند است که در عین حال کم مصرف و نسبتا اقتصادی ظاهر می شود و برای مسافرت های چهار یا پنج نفره هم فضای کافی دارد.حتی در هنگام حمل اشیاء سبک وزن به لطف درب بزرگ عقب و قابلیت خوابانیدن ردیف پشتی صندلی ها، به خودرویی به درد بخور مبدل می شود.کیفیت خوب فنی،توانایی های نسبتا مناسب پیشرانه،در کنار ایمنی قابل توجه از دیگر نکات مثبت سیناد است، اما در مقابل بازار فروش ضعیف،کمبود قطعات یدکی و معضلی به نام ناشناخته بودن،از جمله مسائلی هستند که ممکن است هر فردی را از خرید سیناد بترسانند.با این اوصاف باید گفت که این خودرو تنها می تواند مناسب افرادی باشد که حوصله و وقت کافی برای غلبه بر مشکلات ریز و درشت بدنه را دارند و چندان نگران افت قیمت در هنگام فروش یا مواجه با معضل کمبود قطعات نیستند.خرید نمونه های کم کارکرد و تمیز این خودرو می تواند توجیح پذیر باشد و نمونه های سالم و نسبتا کم کارکرد سیناد این روزها با قیمت هایی بین 13 الی 16 میلیون تومان معامله می شوند.شکی نیست که در چنین کلاس قیمتی، مزایای فنی سیناد به پراید کم کیفیت و ملال آور می چربد،اما یادتان باشد که با چنین بودجه ای انتخاب دیگری به نام دوو سیلو هم وجود دارد که با کیفیت ساخت بالا و فراوانی نسبی قطعات یدکی، گزینه منطقی تری نسبت به سیناد پر حاشیه به نظر می رسد.سیناد هیجان انگیز و دوست داشتنی است،اما حیف که اوضاع اقتصادی این روزها مجالی نمی دهد تا ریسک چنین انتخاب متفاوتی برای عموم افراد پذیرفتنی باشد.